سوتی در حد المپیک
نوشته شده توسط : مصطفی

دو سال پیش با یه دختر دوست شده بودم، از اون ناز نازیا بود که همش باید عزیزم بگی و قربونت برم و خانمی جونم و این جور چیزا

مدام باید در دسترسش باشی و براش سک سک کنی که دم دستی

اسمش هم با <ز> شروع میشد. یه بار اومدم شمارش رو بگیرم گوشی رو برداشت گفتم سلام عزیزم خوبی؟

گفت سلام بفرمایید ، من هم شروع به قربون صدقه رفتن کردم و اون میگفت ، چی میگی شما ، شما ، با کی کار دارین ، گفتم ناقلا نشناختی ؟ مصطفی هستم دیگه ، گفت مصطفی تو ایی و بعد با نگرانی پرسید با دختر من کار داری؟ من هم تا اسم دختر دایی ام رو از زبان زندایی ام شنیدم یه نگاه کردم به گوشی ام دیدم من گیج خنگ جای این که شماره طرف رو که با <ز> شروع میشه بگیرم  رفتم شماره زندایی رو گرفتم و با این سوتی مثل بز اخوش تا یک ساعت به یه گوشه زل زدم ، اون هم با تعجب

آبرو ریزی از این بد تر نمیشد





:: بازدید از این مطلب : 238
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 2 ارديبهشت 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/weblog/file/img/m.jpg
gholi dadash در تاریخ : 1391/4/20/2 - - گفته است :
Jake go zan ham yeh bar ein karo kard.

/weblog/file/img/m.jpg
gholi dadash در تاریخ : 1391/4/20/2 - - گفته است :
Jake go zan ham yeh bar ein karo kard.

/weblog/file/img/m.jpg
stranger در تاریخ : 1391/2/4/1 - - گفته است :
kodoom zandaee bood, cheghad dahanesh ghors bood

/weblog/file/img/m.jpg
naiyereh در تاریخ : 1391/2/4/1 - - گفته است :
tebghe mamoul

/weblog/file/img/m.jpg
داش هادی قهرمان در تاریخ : 1391/2/2/6 - - گفته است :
زززز
پس چشم س رو دور دیدی...!
اگه به س نگفتم ... یه ح واست نپختم...!
حالا برو دو ساعت زول بزن...


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: